در سالهای اولیه معرفی آزمایش دینامیک شمع، که مصادف با دهههای 1970 تا 1990 میلادی بوده است، رویکرد غالب آئیننامههای معتبر لزوم کالیبره شدن نتایج تست دینامیک با نتایج تست استاتیک در همان منطقه بوده است. این الزام دو دلیل اصلی داشته است: اولاً: به دلیل جدید بودن روش آزمایش دینامیکی، دادههای کافی برای بررسی و مقایسه نتایج با روش بارگذاری استاتیکی وجود نداشت. ثانیاً: تحلیل دقیق نتایج آزمایش مستلزم استفاده از نرم افزار CAPWAP میباشد. اجرای این نرم افزار در دهه های فوقالذکر مستلزم استفاده از کامپیوترهای عظیم الجثهای بود که بسیار گران بوده و امکان تهیه آن برای شرکتهای مهندسی وجود نداشت. در غیاب تحلیل CAPWAP از روش ساده شده کیس CASE برای تعیین باربری استفاده میشد. تعیین باربری از روش کیس مستلزم تفکیک مقاومت دینامیکی از مقاومت استاتیکی است که با تعیین پارامتری به نام ضریب جی (J Factor) صورت میپذیرد. ضریب جی به عوامل بسیاری از جمله جنس و لایهبندی خاک، نوع چکش، انرژی چکش، جنس و ضخامت ضربه گیر، کلاهک، ابعاد و جنس شمع و ... بستگی دارد و از شمعی به شمع دیگر متفاوت است. لذا تعیین دقیق این ضریب بسیار مشکل است و به همین دلیل آزمایش دینامیکی که تنها با روش کیس تحلیل شده باشد میبایست با سایر روشها مانند تست استاتیکی یا تحلیل CAPWAP کالیبره شود. به مرور زمان هر دو عامل فوق برطرف گردید. اولاً: تست دینامیک شمع به سرعت فراگیر شده و در پروژههای متعدد به کار گرفته شد. در نتیجه مقایسههای گستردهای بین نتایج تست استاتیک و دینامیک صورت گرفت که ثابت کردند نتایج به صورت قابل قبولی با یکدیگر نزدیک هستند. ثانیاً: کامپیوترهای شخصی به سرعت گسترش یافته و امکان نصب و استفاده از CAPWAP بر روی آنها فراهم گردید. لذا امروزه تمام آزمایشهای PDA در یک پروژه با استفاده از CAPWAP تحلیل میشوند و روش کیس تنها برای کنترل نتایج استفاده میشود. از این روست که از حدود سال 2000 تقریباً تمام استانداردهای بینالمللی شرط کالیبرهشدن نتایج تست دینامیک با تست استاتیک را حذف نمودهاند. پاسخ کوتاه به سوال فوق این است که در صورتیکه نتایج تست استاتیک با نرم افزار CAPWAP تحلیل شوند و تحلیلها توسط کارشناس ارشد ژئوتکنیک که دارای گواهینامه بینالمللی است صورت پذیرند نیازی به کالیبره نمودن نتایج با تست استاتیک وجود ندارد.